مقدمه
 
 


اللهم عجل لولیک الفرج

مقدمه

زمان دقيق ولادت : با توجه به روايات شيعه و سنّي زمان دقيق ولادت آن نور الهي در پانزدهم شعبان سال 255 هجري بوده است.

باردار نور

يکي از ويژگي هاي زمان حمل امام زمان ـ ارواحنا فداه ـ اين بود که تا زمان ولادت آثاري از حمل در جناب نرجس خاتون (مادر بزرگوارشان) ديده نشد.

جريان تولد حضرت مهدي

«حکيمه» دخت امام جواد (ع) مي گويد:

حضرت عسگري (ع) مرا به خانه خويش فرا خواند. ايشان فرمود: «عمه جان!...در چنين شبي (نيمه شعبان) خداوند، جهان را به نور وجود حجّت خويش، روشن خواهد ساخت.

پرسيدم: «مادر او کيست؟»

فرمود: «نرجس»

گفتم: «من در او هيچ نشان و اثري از آنچه نويد مي دهيد، نمي بينم.»

فرمود: «حقيقت همان است که گفتم، آماده باش.»

خصوصيات جسماني نوزاد

حضرت حکيمه خاتون مي گويد: روز هفتم ولادت، به منزل حضرت عسگري (ع) آمدم پس از امر امام عسگري (ع)، نوزاد شروع به تکلّم نمود. او شهادت به توحيد و صلوات بر پيامبر و امامان از امير مؤمنان تا پدر بزرگوارش فرستاد. سپس آيه اي از قرآن و پس از آن کتابهاي نازل شده بر انبياء گذشته را يکي پس از ديگري تا قرآن و سپس قصص انبياء را ذکر فرمود.

بعد از روز چهلم وارد خانه حضرت شدم، ناگهان ديدم مولايم صاحب الزمان در خانه راه مي رود، چهره اي نيکوتر از صورت او نديده بودم و لغت فصيح تر از لغت او نشنيده بودم. وقتي که امام عسگري (ع) تعجب مرا مشاهده نمودند، فرمودند: اي عمّه من آيا نمي داني که ما جماعت اوصياء الهي در يک روز به اندازه يک هفته و در يک هفته نشو نماي يک سال از نشو و نماي ديگران داريم!

سيماي مهدي

بر حسب روايات، حضرت صاحب الزمان (عج) شبيه ترين ائمه به رسول خداست. رنگ او گندم گون، داراي پيشاني درخشان و ابروان کشيده بلند و جسم لطيف مي باشد، دندانهاي مبارکش سفيد و ميانه آنها باز است و بر گونه راست مبارک او خالي هاشمي درخشانست. موي و ريش مبارکش محرابي مايل به رنگ خرمايي سياه و کشيده داراي عمامه عربي است شمشيرش هميشه حمايل دارد.

بارها آن حضرت را در کودکي ديده اند

در کتاب کمال الدين بطور مفصل نام اين افراد که در کودکي آن حضرت را ديده اند ذکر شده و امام عسگري (ع) هم بارها فرموده اند پس از من حجت خدا و امام شما اين کودک (مهدي«عج») خواهد بود و امر به اطاعت او نمودند.

القاب و کنيه ها

حضرت مهدي (عج) القاب و نامهاي متعدّدي دارد که به مناسبتهاي مختلف، بدان نامها خوانده شده و اين از شئون شخصيتهاي بزرگ است که بخاطر ابعاد گوناگون شخصيّتشان، نامشان نيز متعدد مي گردد.

القاب آن حضرت:

مهدي، قائم، منتظر، صاحب الامر، خلف الصالح و حجّت است و کنيه آن حضرت ابوالقاسم مي باشد.

زمينه پيدايش فرقه هاي جديد

بعد از رحلت حضرت امام حسن عسگري (عليه السلام) عوامل مختلفي براي پيدايش فرقه هاي جديد شيعي بوجود آمد که به سه دسته عمده قابل تقسيم است:

1 ـ جعفر فرزند امام هادي (عليه السلام).

2 ـ بعضي از خواص منحرف شيعه.

3 ـ توده شيعيان سست ايمان.

توضيح:

1) جعفر که بدبختانه از راه و رسم پدران گرانقدرش انحراف جست و راه هواپرستي و گناه را پيش گرفت، کارش به جايي رسيدک ه امام حسن عسگري (عليه السلام) او را بردار، يار و محرم اسرار خويش نمي انگاشت و با انکه فرزند گرانمايه اش حضرت مهدي «ارواحنا فداه» را به شيعيان مورد اعتماد، نشان مي داد و خبر ولادت او را به دوستاران خاص گزارش مي نمود، جعفر را از اين امر خطير و رخداد پرشکوه آگاه نساخت و او به دليل آرزوها، اهداف و نقشه هاي جاه طلبانه اي که در سر مي پروراند خود را وارث و جانشين امام معرفي مي کرد.

2) شيعيان و افرداي که همانند جعفر دست به چنين ادعاهاي دروغيني زدند، اينان با اينکه از ياران حضرت هادي (عليه السلام) و حضرت عسگري (عليه السلام)بودند و سابقه درخشاني در خدمت به اهل بيت (عليه السلام) داشتند فرجام شقاوت باري براي خويش برگزيدند و از مسير حق انحراف جستند.

نمايندگان امام

در هر يک از دو غيبت، صغري و کبري، پيوند حضرت مهدي (عج) با مردم به طور کلي گسسته نبوده است که اين ارتباط بوسيله نايبان برقرار بوده و هست.

همانسان که غيبت امام دوازدهم به دو گونه بود، نيابت نيز دو گونه است:

الف) نيابت خاصه در غيبت صغري.

ب) نيابت عامّه در غيت کبري.

نيابت خاصه، آن است که امام، اشخاص خاصي را نايب خود قرار دهد و به اسم و رسم معرفي کند.

نيابت عامّه، آن است که امام، ضابطه هايي کلي به دست دهد، تا در هر عصر فرد شاخصي که آن ضوابط بر او صدق مي کند، نايب امام شناخته شود و به نيابت از امام عهده دار سامان امور جامعه در امر دين و دنيا باشد

مدت غيبت صغري

مي توان گفت که غيبت صغري از عصر حضرت عسکري (عليه السلام) و ولايت فرزند گرانمايه اش حضرت مهدي «ارواحنا فداه» شروع شده و با اين بيان، پنج سال زندگي آنان وجود گرانمايه در کنار پدر را، جزؤ غيبت صغري محسوب داشته اند.

شيوه اداره مردم در دوره غيبت صغري

آن حضرت در شرايط خاص و مخفيانه غيبت صغري بر روند جامعه و زندگي مردم نظارت و به همه رخدادها آگاهي و احاطه کامل داشت و در حالي که زمام امور جامعه و اداره کارهاي کوچک و بزرگ شيعيان خويش را به کف با کفايت خود داشت، به تدبير و تنظيم برنامه ها و پاسخ به سؤالها و حل مشکلات آنان اقدام مي کرد.

آن حضرت درست بسان حضور در جامعه امر و نهي مي کرد، کساني را به کارهاي خاص منصوب مي داشت و يا برکنار مي ساخت، برخي را تشويق مي نمود و به خود نزديک و برخي ديگر را از انجام امور دور مي ساخت

اتفاق مسلمين

در اينکه «حضرت رسول (صلي الله عليه وآله) خبر دادند به آمدن شخصي که او را مهدي «عج» مي گويند و همنام با آن حضرت است و در آخر الزمان دين آن حضرت را رواج دهد و تمام زمين را از عدل و داد پر کند»، اختلافي بين فرقه هاي مسلمان نيست. بعضي از اختلافات ميان مسلمين درباره مهدي موعود «عج»:

اختلاف اول:

از جهت نسبت او که «مهدي از اولاد کيست؟» چند قول مطرح است:

1 ـ از اولاد عباس بن عبدالمطلب است.

2 ـ از اولاد حضرت علي (عليه السلام) بوده و مهدي همان محمد بن حنفيه است (مذهب کيسانيه).

3 ـ از فرزندان امام حسن مجتبي (عليه السلام) است.

4 ـ از اولاد امام حسين (عليه السلام) است (قول شيعه اثنا عشري).

براي سه قول اول پاسخهاي مستدل ومحکمي داده شده که علاقمندان به مباحث مفصّل مراجعه نمايند.

اختلاف دوم:

در اسم پدر حضرت مهدي «عج» اقوال:

1 ـ اماميه: حضرت عسکري «امام حسن بن علي بن محمد» پدر آن حضرت است.

2 ـ جمعي از اهل سنت: اسم پدر مهدي هم نام پدر پيامبر (عبدالله) است.

شيعه اماميه پاسخهاي دقيق و محکم به روايات مورد استناد اين گروه از اهل سنت مي دهد.

کتابهاي اهل سنت پيرامون مهدويت

کتابهاي بسياري در ميان اهل سنت در اثبات وجود و حالات آن حضرت تأليف شده است، مانند:

«مناقب المهدي»

«عقد الدرد في اخبار الامام المنتظر»

«اخبار المهدي»

«ملاحم»

«برهان در اخبار صاحب الزمان ( ارواحنا فداه ) »

و...

زمان طولاني و دامنه فراگير

غيبت صغري از دو جهت با غيبت کبري تفاوت دارد:

الف) از نظر زماني ر غيبت صغري بيش از هفتاد سال به طول نيانجاميد.

ب) از نظر گستره شعاعي اين غيبت، غيبتي همه جانبه نبوده و دامنه آن محدود بوده است; يعني اين پنهاني، عموميت تام نداشت. بلکه کساني بودند که با امام در تماس بوده اند که اينان نايبان خاصّ امام بشمار مي روند.

گاهي نيز گروهي از مردم به وسيله آن نايبان خاص به ديدار امام دوازدهم نائل مي شدند.

ولي در غيبت کبري، ديگر احدي از مردم وسيله ارتباط بين آن حضرت و مردم نيست و هر کس چنين ادعايي کند از درجه اعتبار ساقط است چنانکه در نامه آن حضرت به آخرين نايب خاص مذکور است.

البته تشرف به محضر آن حضرت در اين زمان، ممکن است بلکه در مواردي بسيار صورت پذيرفته است.

ولي در تمام اين تشرّفات ارتباط يک طرفه بوده است بدين معنا که امام زمان (عج) خودشان بعضي از مؤمنين را به اين نعمت متنعّم فرموده اند بدون آنکه وي را نايب خود قرار داده باشند; از سوي ديگر نيز مردم هيچ گونه اراده اي قهري در تشرف خدمت آن حضرت ندارند.

صبر و شکيبايي

خداوند بندگان خود را در دنيا به انواع بلاها امتحان مي کند و امتحان از سنّت هاي پروردگارست تا خوب از بد جدا شود و پاک از خبيث متمايز گردند.

امام رضا (ع) فرمودند:

چقدر صبر کردن و انتظار فرج نيکوست،... پس بر شما باد به صبر پس همانا فرج بعد از يأس مي آيد...

صبر در زمان غيبت چهره هاي گوناگوني دارد; از آن جمله صبر بر طول غيبت که مبادا انسان از کساني قرار گيرد که در اثر طول غيبت در دين خود به شک افتادند. همچنين صبر بر آنچه که از سوي دشمنان بر مؤمنان وارد مي شود، اعمّ از آزار و تمسخر و افتراء، و نيز صبر بر انواع بلاها.

پاکسازي نفس از صفات زشت و مزيّن کردن آن به اخلاق پسنديده امري واجب در هر زمان است. ليکن بيان اين امر به عنوان وظيفه در زمان غيبت بدين جهت است که بهره گيري از انوار آن امام و نزديکي او و همچنين ورود به حلقه ياران آنحضرت ارتباطي تنگاتنگ با اين مسأله دارد.

کسي که دوست دارد از ياران قائم (عليه السلام) باشد، پس بايد منتظر باشد و در اعمال خود تقوي پيشه سازد و خود را مزيّن به اخلاق پسنديده بنمايد...

بايد متوجه بود که خداوند، امام زمان ـ ارواحنا فداه ـ را شاهد بر خلق خود قرار داده و آنحضرت از اعمال و گفتار و کردار و حتي آنچه در قلب آنان مي گذرد، آگاه است، پس دائماً قبل از حسابرسي، خودش اعمال خود را مورد حسابرسي قرار دهد.

 

 

زندگاني شخصي حضرت مهدي

سؤال:

آيا حضرت صاحب الامر عليه السلام همسر دارند و صاحب عائله و فرزند مي باشند.

اگر دارند کجا اقامت دارند و آيا آنها شناخته شده اند يا بطور ناشناس زندگي مي کنند و کسي آنها را نمي شناسد؟

جواب:

بايد متذکر بود که جواب اين پرسش، در هاله قدس غيبت امام عليه السلام قرار دارد و خفاء امر امام عليه السلام که يکي از نشانه ها و خصايص آن حضرت است، در پاسخ اين سؤال نيز اثر مي گذارد، لذا بطور تحقيق و يقين نمي توان به آن پاسخ داد، چون در اين زمينه احاديث و روايات اطمينان بخشي در دست نداريم، يا اينکه به نظر حقير

نرسيده است؛ و اگر در عصر ائمه: و در وقت صدور ساير روايات، اينگونه پرسش ها مطرح شده باشد، شايد بعضي از روات احاديث، براي اينکه در جوهر مطلب دخالت نداشته اند، به حفظ و ضبط احاديث آن همّت نگماشته اند.

بعضي از رواياتي هم که در دسترس است با چشم پوشي از وضع سند و متون آنها، يا از جهت اختلاف نسخه يا غرابت متن، ضعف دارند. مانند روايت شيخ الطائفه (شيخ طوسي) در کتاب «غيبت» از «مفضّل بن عمر» از حضرت صادق عليه السلام روايت کرده که اگر چه اين جمله آن: «لا يطلع علي موضعه أحد من ولده ولا غيره بر مکان ايشان هيچ کس، حتي فرزندي از فرزندانش اطلاع ندارد». که با قطع نظر از مناقشه بعضي در آن، بر وجود فرزند براي آن حضرت دلالت دارد. اما «غيبت نعماني» اين جمله را چنين روايت کرده است: «لا يطلع علي موضعه أحد من ولي ولا غيره از مکان ايشان هيچ کس حتي دوستدارانشان نيز خبر ندارند».

با وجود اين اختلاف، استناد به نقل «غيبت شيخ» اطمينان بخش نيست؛ بلکه نقل «غيبت نعماني» از برخي جهات، مانند علوّ سند و لفظ حديث، معتبرتر به نظر مي رسد.

بعضي از روايات، مثل خبر «کمال الدين انباري» و خبر «زين الدين مازندراني» از جهت غرابت و ضعف ظاهري که در متن آنها است، قابل استناد نمي باشند.

و بعضي ديگر، همچون فقرات برخي از «ادعيه و زيارات» نيز صراحت ندارند؛ و قابل حمل بر عصر ظهور مي باشند. علاوه بر اين، با فرض قبول دلالت، متعرض خصوصيات و تفصيلات نبوده، فقط بطور اجمال، اصل متزوج بودن و فرزند داشتن آن حضرت را بيان مي کنند.

و خلاصه سخن آنکه، اگر چه همسر و فرزند داشتن آن حضرت محتمل است، اما در بررسي اخبار و احاديث به حديث معتبري که موجب اطمينان باشد، و خصوصاً متضمن تفاصيل اين موضوع باشد،  نرسيديم، و دنبال کردن و تعقيب اين موضوع هم لزومي ندارد.

چنانکه وضع جناب «خضر» که به اتفاق شيعه و سني در حيات است، و بنا بر تفاسير، همان بنده اي است که در سوره کهف، سرگذشت حضرت «موسي» با سرگذشت ايشان آمده است، از اين جهات نيز بر ما نامعلوم است.

و همچنين وضع حضرت «عيسي» با اينکه زنده است، در اين امور عادي، از جهات متعدد نا معلوم است. بلکه وضع «دجال» بنا بر قول آنانکه فعلاً او را زنده مي دانند، و «ابن صائد» و «ابن صياد» که مسلم در «صحيح» و ترمذي و ابوداوود و ابن ماجه هر يک

در «سنن» خود روايت نموده اند از اين جهات همه مجهول است؛ و با وجود اين، اهل سنت به وجود آنها و حيات فعلي آنها معترفند.


امام زمان(عج)

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







نویسنده : سربازان سایبری امام زمان
تاریخ : پنج شنبه 23 خرداد 1392